می دونی طاقت جداییو ندارم با تو من مثل صد تا بهارم می خوام که نری تو از کنارم ازت زیاد خاطره دارم می خوام اسمتو من نفس بذارم از تو بگم در سایه سارم هر جا بری من دوسِت می دارم از عاشقای این دیارم به یاد شبای زیر بارون که خیس میشد تموم سر و پاهامون شبا همش من خواب تو رو می بینم بین هفت تا آسمون رو زمینم
زندگیم عشق من دیوونه وار دوست دارم ،هنوزم امیدوارم . عشق من عشق من گاهی نــمــی دانـــم زبـنــد خــویـش آزادم کند یا نه؟
بـــخــوانــد دفــتـر شعـرم، مرا شادم کند یا نه؟
مــنی کـــه بـــا امــیــد لـطف یـزدان رفتم از دنیا
نــمـــی دانم که او گوشی به فریادم کند یا نه؟
هـــر آنکس را که در دنیا زخود رنجانده ام
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |